استاد محمد عبدالعزیز حصان در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۷ هجری شمسی در یکی از روستاهای استان غربیه به دنیا آمد. در۷سالگی کل قرآن کریم را حفظ کرد؛ چون روشندل بود ذهنی آماده برای حفظ قرآن داشت واز هوش فراوان برخوردار بود. اهالی روستایش نیزاحترام خاصی به او می گذاشتند.
در مدت دو سال قرائات هفتگانه را آموخت و متن شاطبیه را حفظ و بر احکام تجوید تسلط کامل پیدا کرد.
استاد حصان بیشتر تحت تاثیر تلاوتهای استاد مصطفی اسماعیل است.او از ۱۵سالگی به تلاوت قرآن کریم در محافل مختلف می پرداخت.
او می گوید هر وقت استاد شیخ خلیل حصری به روستای ما می آمد از من می خواست که قرآن بخوانم و مرا همیشه تشویق می کرد.
در یکی از محافل قرآنی در شهر کفر و زیاط آنچنان، زیبا و قوی و موثر خواند که استاد عبدالرحمن سلام که یکی از حضار بود از او برای تلاوت در رادیو دعوت کرد.
شیخ حصان در سال ۱۹۶۴ میلادی در آزمون ورودی رادیوپذیرفته شد.
از جمله خصوصیات تلاوت ایشان، آراستگی، زیبایی صوت، نغمه های موزون وحزن است.
ایشان به کشورهای زیادی جهت تلاوت قران کریم سفر کرده است.
درسن 14 سالگی ذکر خیرش به روستاهایهمجوار رسید و پیشرفت تا به شهر طنطا جایگاه عالمان هم رسید در رمضان سال 1953دعوتهائی پشت سر هم از روستاها و شهرهای نزدیک به روستا به او رسید در سن 15 سالگیبه روستای (محلة القصب) در استان کفر الشیخ دعوت شد این مهم در ابتداء کار سختی بوددر میان فضائی که امواج رقابت در بین خبرگان کرسی تلاوت در این منطقه مخصوصا استانغربی موج می زند چگونه بدین جایگاه بلند نائل گردد.
قاری جوان وجوانمرد و جسوربه آنچه می دید و یا می شنید که رقابتها و مسابقاتی که آتش آنرا قاری یگانه استادمصطفی اسماعیل بر افروخته بود به اوج خود می رسد اعتنائی نمیکرد بر او لازم بود کهبدنبال عواملی بگردد که او را برای وقوف بر این سرزمین سخت کمک کند و نیز قواعدیاستوار که از میان آنها بتواند به دعوتی که احیانا از طرف یکی از ایشان به او برمیخورد پاسخ گوید .
او به درستی دریافت که بزرگواری و عظمت از جانب خود او سرنخواهد زد وهمانا بر طالب آن لازم است که با کوشش ومداومت به سویش سعی کند،بنابراین استادی استوار و متین در علوم قرآن را جستجو نمود تا علم تجوید و قرائاترا از او فرا گیرد او متوجه قبله علوم قرآن شهر طنطا شد و به مؤسسه و آکادمی قرائاتدر مسجد احمدی ملحق شد و مرحوم استاد ابراهیم طبلیهی متولی امور او شد ، استاد راغبمی گوید:
((…و من موفق شدم که در منطقه خودمان یک نمونه عالی از استاد مصطفیاسماعیل قرار بدهم من در صدد تقلید او بر آمدم و به شهر طنطا رفته و بدنبال عالمقرائاتی می گشتم تا اینکه یکی از معروفین مرا به مردی در مؤسسه احمدی راهنمایی کردکه نامش مرحوم شیخ ابراهیم طبلیهی بود که به من تجوید و احکام درست را آموخت و مندر نزد او قرائت کردم و او مرا ترغیب کرد تا هر روز در مقام احمدی قرائت کنم ،مخصوصا ما بین اذن و اقامه عصر، بسیاری اطراف مرا پر می کردند و به لطف خداوند دردلبسیاری از مردم راه پیدا کردم بالاخص به جهت اینکه من از استاد مصطفی در اداء اعجاببر انگیز و محبوبش در نزد مردم تقلید میکردم ، من به روستاهای استان غربی دعوت شدهو در استانهای همجوار هم شناخته شدم از چیزهائی که مرا کاملا به خودم مطمئن می ساختکوشش و مقاومت و حرص زیاد و شدید من بر قرآن کریم و تلاوت همراه با تعهد و تقوای آنبود))
مردم از صدای زیبا و نفس طولانی محمد در تلاوت قرآن کریم شگفت زده شده و باور نمی کردند که جوانی مانند او بتواند از قاریان بزرگی مانند استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد، استاد مصطفی اسماعیل، استاد محمد رفعت، استاد کامل یوسف بهتیمی و استاد سعید عبدالصمد الزناتی، آن هم با آن دقت و ظرافت تقلید کند.
محمد محمد اللیثی در سال ۱۹۸۴ میلادی توانست مجوز تلاوت در رادیو مصر را دریافت کند و از آن پس بودکه شهرتش به سراسر مصر رسید و همه نیز او را به عنوان قاری ممتاز شناختند.
پس از ورود به رادیو وی به عنوان قاری برتر استان شرقی مصر انتخاب شد و در مساجد بزرگی مانند مسجد امام حسین (ع)، مسجد حضرت زینب (س)، مسجد نور و مسجد شافعی به تلاوت قرآن پرداخت و تلاوت هایش نیز به صورت زنده از رادیو قاهره پخش می شد.
محمد محمد اللیثی به کشورهای زیادی برای تلاوت قرآن کریم سفر کرد از جمله آن ها می توان به هند، پاکستان، جنوب آفریقا، آلمان و آمریکا اشاره کرد.
وی در سال ۱۳۷۹ هجری شمسی به همراه استاد احمد احمد نعینع به جمهوری اسلامی ایران نیز سفر کرد و با تلاوت های زیبای خود شوق و شور وصف ناشدنی را در بین دوستداران قرآن کریم در ایران به راه انداخت.
پس از مراجعت از سفر ایران وی احساس کرد که حنجره اش دیگر توان قرائت قرآن همانند گذشته را ندارد، به همین منظور به پزشک مراجعه کرد اما درمان موفق حاصل نشد و وی پس از اینکه شش سال تحت مداوا بود در روز یکشنبه ۵ مارس سال ۲۰۰۶ میلادی مطابق با ۱۴ اسفند سال۱۳۸۴ هجری شمسی به دیدار معبود شتافت.
استاد محمد عبدالعزیز حصان در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۷ هجری شمسی در یکی از روستاهای استان غربیه به دنیا آمد. در۷سالگی کل قرآن کریم را حفظ کرد؛ چون روشندل بود ذهنی آماده برای حفظ قرآن داشت واز هوش فراوان برخوردار بود. اهالی روستایش نیزاحترام خاصی به او می گذاشتند.
در مدت دو سال قرائات هفتگانه را آموخت و متن شاطبیه را حفظ و بر احکام تجوید تسلط کامل پیدا کرد.
استاد حصان بیشتر تحت تاثیر تلاوتهای استاد مصطفی اسماعیل است.او از ۱۵سالگی به تلاوت قرآن کریم در محافل مختلف می پرداخت.
او می گوید هر وقت استاد شیخ خلیل حصری به روستای ما می آمد از من می خواست که قرآن بخوانم و مرا همیشه تشویق می کرد.
در یکی از محافل قرآنی در شهر کفر و زیاط آنچنان، زیبا و قوی و موثر خواند که استاد عبدالرحمن سلام که یکی از حضار بود از او برای تلاوت در رادیو دعوت کرد.
شیخ حصان در سال ۱۹۶۴ میلادی در آزمون ورودی رادیوپذیرفته شد.
از جمله خصوصیات تلاوت ایشان، آراستگی، زیبایی صوت، نغمه های موزون وحزن است.
ایشان به کشورهای زیادی جهت تلاوت قران کریم سفر کرده است.
در سال 52 بود که به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود که در همین کشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یک قاعده است که هرگاه قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم که از کسی هم اکتساب نکرده بودم. که البته شنیده ام این روش، هم اکنون در مصر، و در سایر کشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم که کسی از روش من تقلید می کند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی کنم، چون عمر تقلید کوتاه است.
تلاوت های استاد محمود صدیق منشاوی از دیگر اساتید برجسته علم قرائت قرآن در جهان اسلام است که شهرت چشمگیرش را همگان در یافته اند وی دبیر کل سندیکای قاریان قرآن (نقابه القراء) در مصر می باشد آنچه در مقابل شماست برگرفته ای است از مصاحبه ایشان با مجله العالم چاپ لندن که شرحی مختصر در مورد شرح حال و زندگینامه استاد می باشد .
در قریه ارمنت از استان قنا واقع در کشور مصر در میان خانواده ای که همگی حافظ و قاری قرآن کریم بودند پا به عرصه وجود نهادندگذارد . در سال ۱۹۵۰ پدرش او را به مدرسه ابتدایی فرستاد اما استماع صوت زیبای استاد عبدالباسط از رادیو چنان وی را مجذوب ساخت که او نیز جز در این طریق گام نگذارد . او یکی از علاقه مندان استاد فقید شیخ عبدالباسط میباشد که در سفرهای متعددی ایشان را همراهی کرده است و خاطرات زیادی نیز از این سفرها به یادگار برده است . ایشان از جمله اساتیدی هستند که به قرائت های مختلف آشنایی داشته و در زمینه موسیقی قرآن و مقامات و نغمه های قرآنی نیز استادی والامقام هستند .
در حال حاضر در سمت دبیر کل سندیکای قرائت و حفظ قرآن کریم مشغول فعالیت هستند . این سندیکا نقابه در سال ۱۹۸۳ تاسیس شده است و از مهمترین اهداف آن گرد هم آوردن تمامی حاملان و حافظان قرآن در جهان می باشد چرا که باید به همگان این مطلب اثبات شود که قرآن کریم حبل مستحکم الهی است که مسلمین را به هم می پیوندد . از دیگر اهداف این سندیکا اهتمام ورزیدن به حفظ قرآن کریم است تا عاملی باشد بر آن که مسلمانان نوجوان قرآن را با اسلوب صحیح خوانده و حفظ کنند . در ضمن هیچ محدودیتی در الحاق افراد به این سندیکا وجود ندارد و جوانان مسمان از هر ملیتی که باشند می توانند به عضویت آن در آیند . این حقیقت موهبتی است الهی که در قلوب مسلمین جای گرفته و آن را بزرگ و عزیز گردانیده است و این همه از دولت قرآن است و بس .
من به پدرم گفتم که می خواهم علم قرائات را فرا گیرم و قاری مشهور بشوم. پدرم مرا تشویق کرد. اما برادران بزرگترم به دانشگاه الأزهر رفتند و در علوم دیگری تحصیل کردند.
پدرم می خواست مرا به " طنطا" که ناحیه ای مشهور در علوم قرائات و تعلیم علوم قرآنی بود ببرد، اما شیخی از ناحیه شمال به روستای ما آمد و برای تعلیم علوم قرآنی و قرائات، مردم از او استقبال کردند، که من هم نزد او رفتم و قرائات سبع را یاد گرفتم. او احساس می کرد که من علاقمند هستم و توانایی دارم که قرائات سبع را یاد بگیرم، پس مرا در این امر تشویق می کرد . او قصد آموزش ده قرائت را داشت اما من به فراگیری هفت قرائت قانع بودم . معلم مرا با خود در جلسات شبانه قرآن همراه می برد و تقریباً مرا مثل فرزند خود حساب می کرد.
من قرآن را در ده سالگی و قرائات سبعه را در 12 سالگی و عشره را در 14 سالگی، یعنی همه قرائت های دهگانه را- الحمدلله- آموختم .
استاد محمد عبدالعزیز حصان در سال ۱۹۲۸ میلادی برابر با ۱۳۰۷ هجری شمسی در یکی از روستاهای استان غربیه به دنیا آمد. در۷سالگی کل قرآن کریم را حفظ کرد؛ چون روشندل بود ذهنی آماده برای حفظ قرآن داشت واز هوش فراوان برخوردار بود. اهالی روستایش نیزاحترام خاصی به او می گذاشتند.
در مدت دو سال قرائات هفتگانه را آموخت و متن شاطبیه را حفظ و بر احکام تجوید تسلط کامل پیدا کرد.
استاد حصان بیشتر تحت تاثیر تلاوتهای استاد مصطفی اسماعیل است.او از ۱۵سالگی به تلاوت قرآن کریم در محافل مختلف می پرداخت.
او می گوید هر وقت استاد شیخ خلیل حصری به روستای ما می آمد از من می خواست که قرآن بخوانم و مرا همیشه تشویق می کرد.
در یکی از محافل قرآنی در شهر کفر و زیاط آنچنان، زیبا و قوی و موثر خواند که استاد عبدالرحمن سلام که یکی از حضار بود از او برای تلاوت در رادیو دعوت کرد.
شیخ حصان در سال ۱۹۶۴ میلادی در آزمون ورودی رادیوپذیرفته شد.
از جمله خصوصیات تلاوت ایشان، آراستگی، زیبایی صوت، نغمه های موزون وحزن است.
ایشان به کشورهای زیادی جهت تلاوت قران کریم سفر کرده است.
محمد محمد اللیثی در سال ۱۹۵۲ میلادی در روستای نخاس از توابع شهر زقازیق در استان شرقی مصر به دنیا آمد و در خانواده ای قرآنی رشد و تربیت یافت، پدرش «محمد ابوالعلا» تنها فردی بود که در روستا توانسته بود کل قرآن کریم را حفظ کند.
از این رو محمد تحت تعلیم پدر خود شروع به حفظ قرآن کریم کرد و توانست به یاری پروردگار و به مدد استعداد و هوش بسیار خوب خود در سن سه سالگی کل قرآن کریم را حفظ کند.
علاقه روزافزون محمد به تلاوت قرآن کریم سب شد تا وی در سن شش سالگی فنون مربوط به تلاوت قرآن کریم را نیز به طور کامل و تحت تعلیم پدرش فرا بگیرد، همچنین با مراجعه به بعضی از قاریان بزرگ در آن زمان توانست علم اختلاف قرائات را نیز بیاموزد و از آن پس بود که وی تلاوت قرآن را در محافل و مراسم های مختلفی که داخل روستا برگزار می شد آغازکرد.
بیش از ۱۵ بهار از زندگی محمد نوجوان نگذشته بود که شهرت او و تلاوت های زیبایش به روستاها و شهرهای مجاور نیز رسید و تقریباً در استان شرقی مصر در امر تلاوت قرآن کریم صاحب شهرت و منزلت شد.
مردم از صدای زیبا و نفس طولانی محمد در تلاوت قرآن کریم شگفت زده شده و باور نمی کردند که جوانی مانند او بتواند از قاریان بزرگی مانند استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد، استاد مصطفی اسماعیل، استاد محمد رفعت، استاد کامل یوسف بهتیمی و استاد سعید عبدالصمد الزناتی، آن هم با آن دقت و ظرافت تقلید کند.
محمد محمد اللیثی در سال ۱۹۸۴ میلادی توانست مجوز تلاوت در رادیو مصر را دریافت کند و از آن پس بودکه شهرتش به سراسر مصر رسید و همه نیز او را به عنوان قاری ممتاز شناختند.
پس از ورود به رادیو وی به عنوان قاری برتر استان شرقی مصر انتخاب شد و در مساجد بزرگی مانند مسجد امام حسین (ع)، مسجد حضرت زینب (س)، مسجد نور و مسجد شافعی به تلاوت قرآن پرداخت و تلاوت هایش نیز به صورت زنده از رادیو قاهره پخش می شد.
محمد محمد اللیثی به کشورهای زیادی برای تلاوت قرآن کریم سفر کرد از جمله آن ها می توان به هند، پاکستان، جنوب آفریقا، آلمان و آمریکا اشاره کرد.
وی در سال ۱۳۷۹ هجری شمسی به همراه استاد احمد احمد نعینع به جمهوری اسلامی ایران نیز سفر کرد و با تلاوت های زیبای خود شوق و شور وصف ناشدنی را در بین دوستداران قرآن کریم در ایران به راه انداخت.
پس از مراجعت از سفر ایران وی احساس کرد که حنجره اش دیگر توان قرائت قرآن همانند گذشته را ندارد، به همین منظور به پزشک مراجعه کرد اما درمان موفق حاصل نشد و وی پس از اینکه شش سال تحت مداوا بود در روز یکشنبه ۵ مارس سال ۲۰۰۶ میلادی مطابق با ۱۴ اسفند سال۱۳۸۴ هجری شمسی به دیدار معبود شتافت.
در سال 52 بود که به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود که در همین کشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یک قاعده است که هرگاه قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم که از کسی هم اکتساب نکرده بودم. که البته شنیده ام این روش، هم اکنون در مصر، و در سایر کشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم که کسی از روش من تقلید می کند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی کنم، چون عمر تقلید کوتاه است.
مصاحبه اى که در ذیل از نظر شما عزیزان مى گذرد ترجمه فارسى مصاحبه عربى با این استاد مى باشد که در شهرستان قم انجام گرفت : س1- استاد اول ضمن معرفى خودتان از شما مى خواهیم که توضیح دهید چگونه شروع به قرائت قرآن و حفظ آن نمودید و هنگامى که شروع به تلاوت نمودید آیا سبک خاصى داشتید یا از قارى دیگرى تقلید مى نمودید؟ ج1: به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود فراوان بر پیامبر گرامى اسلام و آل و اصحاب گرامیش ؛ نام من : «سید متولى عبدالعال» ، هنگامى که براى اولین بار و تازه شروع به تلاوت قرآن کرده بودم کودکى بودم که در مکتب تحصیل مى نمودم و وقتى که 3 جزء از قرآن را حفظ نمودم در سن 7 سالگى به سر مى بردم و پیشرفت شایانى در حفظ قرآن نمودم؛ در آن زمان به قرائت برخى از قاریان قدیمى عشق مى ورزیدم و از آنها به میزان طاقت و کشش صوت خویش تقلید سبک مى نمودم ؛ یعنى اگر توانایى تقلید از «شیخ عبدالباسط» داشتم از او تقلید مى کردم و نیز اگر توانایى تقلید از لحن «شیخ مصطفى اسماعیل» که بسیار مورد علاقه ام بود را داشتم از وى نیز تقلید مى نمودم. البته همان طور که عرض کردم، برحسب توانایى صدایم که خداوند تبارک و تعالى به من موهبت نمود. هنگامى که حفظ کل قرآن کریم را در مدت پنج سال به اتمام رساندم در آن زمان نوجوانى 12 ساله بودم و احکام و قواعد تجوید و قراءات را آموختم؛ و در آن زمان به صورت جدى شروع به تلاوت قرآن نمودم و در محافل گوناگون از بنده دعوت به عمل مى آمد. من در 13 سالگى بودم که طریقه و روش خاصى را براى خویش اتخاذ نمودم، زیرا که خداوند سبحانه و تعالى براى هر انسان طنین و آواى خاصى را در صوتش قرار داده که هیچ گاه نمى شود گفت که صوت فلانى شبیه صوت دیگرى است.
در سال 52 بود که به حج مشرف شدم و برای اولین بار بود که در همین کشور تلاوت قرآن من روی نوار ضبط شد. البته در تلاوت از برخی قاریان از جمله شیخ مصطفی اسماعیل، مرحوم شیخ شعشاعی و شیخ رفعت نیز تاثیر داشته ام . این یک قاعده است که هرگاه قرآن از دل خوانده شود، بر دل هم می نشیند و در خود خواننده هم تأثیر می گذارد. من روش خاصی در قرائت قرآن داشتم که از کسی هم اکتساب نکرده بودم. که البته شنیده ام این روش، هم اکنون در مصر، و در سایر کشورها، حتی در مالزی و اندونزی و جاهای دیگر دارای مقلدان فراوانی شده است. من خوشحالم که کسی از روش من تقلید می کند ولی در عین حال تقلید را تشویق و تأیید نمی کنم، چون عمر تقلید کوتاه است.
سوال 1ـ لطفاً خودتان را معرفى کنید و بفرمایید چند سال دارید و در کجا متولد شده اید و الان در کجا ساکن هستید و چه تحصیلاتى دارید؟
بنده دکتر احمد نعینع هستم، 46 سال سن دارم و در شهر متوبس متولد شده ام. کلمه متوبس کلمه اى از فراعنه است که اصل آن متوبس است، الان نیز در قاهره پایتخت مصر سکونت دارم. من در دانشگاه اسکندریه لیسانس خود را در پزشکى و بعد فوق لیسانس خود را گرفتم و در انتها نیز دکتراى خود را با تخصص طبابت اطفال در آن دانشگاه گرفتم.
سوال 2ـ غیر از خودتان سه تن از قاریان بزرگ مصر را نام ببرید؟
از قاریان قدیم: استاد محمد رفعت، استاد مصطفى اسماعیل و استاد ابوالعینین شعیشع.
از قاریان جدید: استاد شحات محمد انور، استاد محمد الیثى و استاد محمد عبدالوهاب طنطاوی.
سوال3-آیا از مسافرت هایتان به شهرهاى دیگر ایران هم خاطره اى دارید و از استقبال مردم در کجا بهترین خاطره برایتان پیش آمده است؟
من به شهرهاى فراوانى از جمله بوشهر، ارومیه، شیراز، اصفهان، قم، مشهد، زاهدان، اهواز، لار، بندرعباس، سنندج، یزد، کرمان و رفسنجان مسافرت کرده ام.
سوال4ـ شما در سفرهایتان به هر جا تشریف برده اید قاریان ایرانى را دیده اید که در آنجا به تلاوت قرآن پرداخته اند، بفرمایید نظرتان راجع به آنها چیست وآینده آنها را چگونه ارزیابى مى کنید؟
من در این مدت که از اولین سفرم تاکنون به ایران مى گذرد هر سالى نسبت به سال گذشته قاریان ایرانى را بهتر و در سطح بالاترى دیده ام و من همواره شکوفایى را در قاریان ایرانى احساس مى کنم و همواره آنان را تشویق مى کنم و برایشان دعا مى کنم.
سوال5ـ آیا خاطره اى از استاد عبدالباسط دارید؟
من در ابتدا همراه با ایشان مى خواندم و اصلاً تلاوتم را با ایشان همراه کرده بودم و از او الهام مى گرفتم، در حالى که او در نهایت و در اوج بود و من یک تازه کار بودم. حدود 8 سال او را مى شناختم او مردى خوش قلب و خوش رو بود و متخلق به اخلاق قرآنی.
سوال 6ـ در صورتى که مى توانید خاطره اى از استاد منشاوى بازگو کنید؟
من بیش از 30 سال با اسم محمد صدیق منشاوى و تلاوت هاى او آشنا بودم، از حدود سال 1969 میلادی، من حدوداً 10 ساله بودم و استاد را مى شناختم و از آن زمان تاکنون با تلاوت هاى او آشنا هستم، آشنایى ما هم با این حالت بود که او در مسجدى در اسکندریه تلاوت مى کرد و من با نامه و مکاتبه از او کسب فیض مى کردم
محمد محمد اللیثی در سال ۱۹۵۲ میلادی در روستای نخاس از توابع شهر زقازیق در استان شرقی مصر به دنیا آمد و در خانواده ای قرآنی رشد و تربیت یافت، پدرش «محمد ابوالعلا» تنها فردی بود که در روستا توانسته بود کل قرآن کریم را حفظ کند.
از این رو محمد تحت تعلیم پدر خود شروع به حفظ قرآن کریم کرد و توانست به یاری پروردگار و به مدد استعداد و هوش بسیار خوب خود در سن سه سالگی کل قرآن کریم را حفظ کند.
علاقه روزافزون محمد به تلاوت قرآن کریم سب شد تا وی در سن شش سالگی فنون مربوط به تلاوت قرآن کریم را نیز به طور کامل و تحت تعلیم پدرش فرا بگیرد، همچنین با مراجعه به بعضی از قاریان بزرگ در آن زمان توانست علم اختلاف قرائات را نیز بیاموزد و از آن پس بود که وی تلاوت قرآن را در محافل و مراسم های مختلفی که داخل روستا برگزار می شد آغازکرد.
بیش از ۱۵ بهار از زندگی محمد نوجوان نگذشته بود که شهرت او و تلاوت های زیبایش به روستاها و شهرهای مجاور نیز رسید و تقریباً در استان شرقی مصر در امر تلاوت قرآن کریم صاحب شهرت و منزلت شد.
مردم از صدای زیبا و نفس طولانی محمد در تلاوت قرآن کریم شگفت زده شده و باور نمی کردند که جوانی مانند او بتواند از قاریان بزرگی مانند استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد، استاد مصطفی اسماعیل، استاد محمد رفعت، استاد کامل یوسف بهتیمی و استاد سعید عبدالصمد الزناتی، آن هم با آن دقت و ظرافت تقلید کند.
محمد محمد اللیثی در سال ۱۹۸۴ میلادی توانست مجوز تلاوت در رادیو مصر را دریافت کند و از آن پس بودکه شهرتش به سراسر مصر رسید و همه نیز او را به عنوان قاری ممتاز شناختند.
پس از ورود به رادیو وی به عنوان قاری برتر استان شرقی مصر انتخاب شد و در مساجد بزرگی مانند مسجد امام حسین (ع)، مسجد حضرت زینب (س)، مسجد نور و مسجد شافعی به تلاوت قرآن پرداخت و تلاوت هایش نیز به صورت زنده از رادیو قاهره پخش می شد.
محمد محمد اللیثی به کشورهای زیادی برای تلاوت قرآن کریم سفر کرد از جمله آن ها می توان به هند، پاکستان، جنوب آفریقا، آلمان و آمریکا اشاره کرد.
وی در سال ۱۳۷۹ هجری شمسی به همراه استاد احمد احمد نعینع به جمهوری اسلامی ایران نیز سفر کرد و با تلاوت های زیبای خود شوق و شور وصف ناشدنی را در بین دوستداران قرآن کریم در ایران به راه انداخت.
پس از مراجعت از سفر ایران وی احساس کرد که حنجره اش دیگر توان قرائت قرآن همانند گذشته را ندارد، به همین منظور به پزشک مراجعه کرد اما درمان موفق حاصل نشد و وی پس از اینکه شش سال تحت مداوا بود در روز یکشنبه ۵ مارس سال ۲۰۰۶ میلادی مطابق با ۱۴ اسفند سال۱۳۸۴ هجری شمسی به دیدار معبود شتافت.
سوال 1ـ لطفاً خودتان را معرفى کنید و بفرمایید چند سال دارید و در کجا متولد شده اید و الان در کجا ساکن هستید و چه تحصیلاتى دارید؟
بنده دکتر احمد نعینع هستم، 46 سال سن دارم و در شهر متوبس متولد شده ام. کلمه متوبس کلمه اى از فراعنه است که اصل آن متوبس است، الان نیز در قاهره پایتخت مصر سکونت دارم. من در دانشگاه اسکندریه لیسانس خود را در پزشکى و بعد فوق لیسانس خود را گرفتم و در انتها نیز دکتراى خود را با تخصص طبابت اطفال در آن دانشگاه گرفتم.
سوال 2ـ غیر از خودتان سه تن از قاریان بزرگ مصر را نام ببرید؟
از قاریان قدیم: استاد محمد رفعت، استاد مصطفى اسماعیل و استاد ابوالعینین شعیشع.
از قاریان جدید: استاد شحات محمد انور، استاد محمد الیثى و استاد محمد عبدالوهاب طنطاوی.
سوال3-آیا از مسافرت هایتان به شهرهاى دیگر ایران هم خاطره اى دارید و از استقبال مردم در کجا بهترین خاطره برایتان پیش آمده است؟
من به شهرهاى فراوانى از جمله بوشهر، ارومیه، شیراز، اصفهان، قم، مشهد، زاهدان، اهواز، لار، بندرعباس، سنندج، یزد، کرمان و رفسنجان مسافرت کرده ام.
سوال4ـ شما در سفرهایتان به هر جا تشریف برده اید قاریان ایرانى را دیده اید که در آنجا به تلاوت قرآن پرداخته اند، بفرمایید نظرتان راجع به آنها چیست وآینده آنها را چگونه ارزیابى مى کنید؟
من در این مدت که از اولین سفرم تاکنون به ایران مى گذرد هر سالى نسبت به سال گذشته قاریان ایرانى را بهتر و در سطح بالاترى دیده ام و من همواره شکوفایى را در قاریان ایرانى احساس مى کنم و همواره آنان را تشویق مى کنم و برایشان دعا مى کنم.
سوال5ـ آیا خاطره اى از استاد عبدالباسط دارید؟
من در ابتدا همراه با ایشان مى خواندم و اصلاً تلاوتم را با ایشان همراه کرده بودم و از او الهام مى گرفتم، در حالى که او در نهایت و در اوج بود و من یک تازه کار بودم. حدود 8 سال او را مى شناختم او مردى خوش قلب و خوش رو بود و متخلق به اخلاق قرآنی.
سوال 6ـ در صورتى که مى توانید خاطره اى از استاد منشاوى بازگو کنید؟
من بیش از 30 سال با اسم محمد صدیق منشاوى و تلاوت هاى او آشنا بودم، از حدود سال 1969 میلادی، من حدوداً 10 ساله بودم و استاد را مى شناختم و از آن زمان تاکنون با تلاوت هاى او آشنا هستم، آشنایى ما هم با این حالت بود که او در مسجدى در اسکندریه تلاوت مى کرد و من با نامه و مکاتبه از او کسب فیض مى کردم
مصاحبه اى که در ذیل از نظر شما عزیزان مى گذرد ترجمه فارسى مصاحبه عربى با این استاد مى باشد که در شهرستان قم انجام گرفت : س1- استاد اول ضمن معرفى خودتان از شما مى خواهیم که توضیح دهید چگونه شروع به قرائت قرآن و حفظ آن نمودید و هنگامى که شروع به تلاوت نمودید آیا سبک خاصى داشتید یا از قارى دیگرى تقلید مى نمودید؟ ج1: به نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام و درود فراوان بر پیامبر گرامى اسلام و آل و اصحاب گرامیش ؛ نام من : «سید متولى عبدالعال» ، هنگامى که براى اولین بار و تازه شروع به تلاوت قرآن کرده بودم کودکى بودم که در مکتب تحصیل مى نمودم و وقتى که 3 جزء از قرآن را حفظ نمودم در سن 7 سالگى به سر مى بردم و پیشرفت شایانى در حفظ قرآن نمودم؛ در آن زمان به قرائت برخى از قاریان قدیمى عشق مى ورزیدم و از آنها به میزان طاقت و کشش صوت خویش تقلید سبک مى نمودم ؛ یعنى اگر توانایى تقلید از «شیخ عبدالباسط» داشتم از او تقلید مى کردم و نیز اگر توانایى تقلید از لحن «شیخ مصطفى اسماعیل» که بسیار مورد علاقه ام بود را داشتم از وى نیز تقلید مى نمودم. البته همان طور که عرض کردم، برحسب توانایى صدایم که خداوند تبارک و تعالى به من موهبت نمود. هنگامى که حفظ کل قرآن کریم را در مدت پنج سال به اتمام رساندم در آن زمان نوجوانى 12 ساله بودم و احکام و قواعد تجوید و قراءات را آموختم؛ و در آن زمان به صورت جدى شروع به تلاوت قرآن نمودم و در محافل گوناگون از بنده دعوت به عمل مى آمد. من در 13 سالگى بودم که طریقه و روش خاصى را براى خویش اتخاذ نمودم، زیرا که خداوند سبحانه و تعالى براى هر انسان طنین و آواى خاصى را در صوتش قرار داده که هیچ گاه نمى شود گفت که صوت فلانى شبیه صوت دیگرى است.